سپهر جون عشق خاله♥♥

سلام

من خاله ی سپهر مهربونم 18 سالمه و اونو دوستش دارم بعدا درمورد سپهر خوشگله میگم بااااااااااااااای

نظر

سلام باهاتون قهرم بازدید میکنید بعدش نظرنمیدید واقعا که       اگه نظر ندهید حلالتون نمیکنم به خدا ...
4 مرداد 1392

بوس

وقتي من يا هر كس ديگه روي كف پاش سپهر بوس ميكنيم دهن سپهر خود به خود باز ميشه   ميدونيد سپهر جون درست وحسابي غذا نميخوره واسه همين بايد بخندونيش تا دهنش وا شه اما الان يه كار راحت تر انجام ميديم يه بوس رو كف پاش  ميكنيم اونوقت دهنش وا ميشه قبلا من بايد واسش ميرقصيدم    تا دهنش وا ميشد ههههههههههههههههههههههههههههههههههههه       الهي قربوش برم بعضي اوقات به خودم ميگم اگه ما سپهر جون رو نداشتيم چي كار ميكرديم                               نظر يادتون نره ...
29 تير 1392

سپهر

سلام به همگي     من يك خواهر زاده دارم كه اسمش سپهره خيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييلي دوستش دارم اولين خنده كه داشت باعثش من بودم   فكر كنم 5 روزش بود تازه 5 بار خودم تنهاي تنها خوابش كردم                                               حالا بگم چه شكليه   رنگ صورتش سفيد رگ موهاش خرماي شرح لپ هاش قرمز وناز  فعلا 4تادن...
29 تير 1392

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بازم   سلام     چند هفته پيش سپهر جون به جلو  خزيد اما من وقت نداشتم واسه شما بنويسم امروز سپهر خيلي خوب به جلو ميخزه خيلي شيطوني ميكنه همش از اين اتاق به اون اتاق بايد دنبالش راه بيفتم تا يه وقت كنار يه چيز خطرناك نره  بابا و مامان هم ميگه 6تا دنون خوشگل هم  داره                                 نظر فراموش نشه ...
29 تير 1392

داستان بستني با سپهر

يك روزي از همين روزها ابجي من يعني مامان سپهر بستني خريد     بستني ها رو كه اورد ديديم يكيش كمه يعني به مامانم نرسيد به ابجيم گفتم كم خريدي گفت نه   حالا يه معماي كارگاهي شده بود يا اين كه بستني نخريده يا اينكه يكي بستني رو برداشته هيچ كي به كس ديگه ي شك نداشت من رو زمين خوابيدم  كه يه چيزي تو دست سپهر ديدم فهميدم اگه چيز مهمي باشه وقتي ازش بگيرم يه صداي گريه ي تو خونه ميپيچه بدو بدو رفتم اون چيزي كه معلوم نبود چيه رو از دست سپهر گرفتم اگه گفتيد چي بود                                  اره بستن...
13 تير 1392
1